دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۹
پرونده دغدغههاي خبرنگاران به بهانه روز خبرنگار/11
خبرنگاري روي فرش چهل تکه فرهنگ
غلامرضا معصومي
خبرنگاري در کنار اين که يک فعاليت در حوزه تخصصي تلقي مي شود، فعاليتي است در حوزه عمومي که به مسائل و مشکلات مختلف مي پردازد. اين امر به اين معناست که خبرنگاري که به موضوعي خاص مي پردازد در کنار اين که بايد در حوزه مورد نظر اطلاعات کافي و وافي داشته باشد و با کمي سختگيري بايد تخصص آن را هم داشته باش، لازم است از منظر عمومي هم حرفه و شغل خبرنگاري و اطلاعات مربوط به حوزه بزرگتر و عمومي را هم داشته باشد.
خبرنگاري در حوزه فرهنگ از اين جمله است که حوزه اي عمومي است و خبرنگاراني که در زير شاخه هاي اين حوزه متنوع و بزرگ کار مي کنند هم بايد علاوه بر شناخت کامل حوزه تخصصي خود به فرهنگ به عنوان بخش اعم آن هم توجه داشته و آن را بشناسند.
يکي از مشکلات مهم خبرنگاري در حوزه فرهنگ وجود شکاف و انشقاقي است که ميان اين دو حوزه عمومي و تخصصي وجود دارد و هر روز هم گسترده تر وبزرگ تر مي شود. خبرنگاران حوزه فرهنگ به جاي اين که ابتدا حوزه عمومي را بشناسند بلافاصله سر از حوزه اي تخصصي در اين عرصه در مي آورند وبدون که در همه جوانب و زواياي کار در حد لازم اطلاعاتي داشته باشند خبرنگاراني مي شوند که به صورت تک بعدي و در يک حوزه خاص به فعاليت مي پردازند. نمونه روشن اين امر حوزه کتاب است. خبرنگاران حوزه کتاب بدون اين که بدانند کتاب يک محصول نهايي است و چرخه اي طولاني را طي مي کند تا به شکل وشمايل کنوني در آيد به امر کتاب مي پردازند و همين مي شود که نويسندگان وناشران بيش از همه گردانندگان چرخه نشر روي صحنه مي آيند و زنجيره هاي ديگر نشر به سان کودکاني در تاريکي مانده هنوز در جا مي زنند و يا در گام هاي ابتدايي مانده اند. اتفاقي که در حوزه سينما نيافتاده و همه چرخه توليد فيلم به صورت يکسان و يا با کمي نوسان در عرصه رسانه ها معرفي مي شوند و صنعت سينماي ما به نسبت ديگر صنايع رشد قابل قبولي در دنياي کنوني دارد.
دراين اتفاق شايد انصاف نباشد که همه تقصير ها را خودمان به گردن بگيريم و همکاران خودمان را متهم کنيم، که عوامل ديگري هم در اين زمينه دخيل اند، اما آنچه مهم است سهمي است که رسانه ها در انداختن نورافکن ها بر بخش هايي و تاريک نگه داشتن بخش هايي ديگر دارند و بحق هم سهم کمي نيست.
شايد بتوان اين وضعيت را با يک اصل نشان داد که در عرصه روزنامه نگاري مطرح است و در آن خبر را مبدا و مبناي همه اصول ديگر روزنامه نگاري مي دانند. در عرصه فرهنگ هم خود فرهنگ مبنا و مبدا همه چيز هاي و فعاليت هاي بعدي است و حوزه هاي تخصصي آن در مرحله بعد قرار دارند. خبرنگاران و فعالان حوزه فرهنگ لازم است ابتدا با حوزه فرهنگ آشنا شوند و سپس به کار در حوزه اي تخصصي در اين حوزه بپردازند. آسيب چنين عدم شناختي را مي توان در نمونه اي دانست که خبرنگار سرشناسي در يک روزنامه معتبر و در تيتر نخست نوشته بود؛ هيئت نظارت بر مطبوعات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي. و مديران روزنامه هم توجه نکرده بودند که هيئت نظارت نهادي است که توسط وزارت ارشاد تشکيل مي شود و وابسته به وزارت ارشاد نيست. در مورد تعمدي بودن هم اصولا يک علامت تعجب مقابل عبارت مذکور مي گذارند تا وافي مقصود باشد.
انتهاي پيام/ن.ف
ارسال نظر